اون زمون ها که خیلی هم دور نیست یه شیرینی فروشی بود که هر سال یه صندوق میگذاشت برای تولد گرفتن کودکان بی سرپرست . صندوق پر میشد یا نمیشد هر سال یه وقتی میرفت یه جا تو کار گاهش و مشغول تهیه یک شیرینی میشد یک پازل بزرگ هر قطعه از کیک شبیه به یک کشور بود همه رو کنار هم میگذاشت و میچید و دعوت میکرد از خیریه که به تعداد کشورها . کودکان بی سرپرست رو می اوردن حتی بیشتر . برای همین گاهی یک کشور رو بین چند نفر تقسیم میکرد . نقاشی . طراحی . تصویر سازی . چاپ
شعری از نوای اصفهانی
شیرینی به قطر کره زمین
یه ,یک ,شیرینی ,رو ,بی ,میشد ,کودکان بی ,هر سال ,یک کشور ,بی سرپرست ,سال یه
درباره این سایت